☼ _ Pars Boys _ ☼

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

 

سلام بعد از اين همه وقت تصميم گرفتم 2باره بيام.اميدوارم خوشتون بياد.

نظر بدين = مرسي


 

اعتراف صميمانه سوتي ها !!!!

 

اعتراف مي کنم که... همه ي ما سوتي ميديم، ردخور نداره. حتي بعضي وقت ها سوتي هاي بدي هم مي ديم اما ميذاريم لاي سبيل و صداش را درنمياريم اما با اينحال بعضي وقت ها توي جمع هاي خودموني تعدادي از همين سوتي ها را تعريف مي کنيم. پس چرا وقتي کسي اسم ما را نمي دونه، سوتي مون را تعريف نکنيم تا بقيه هم لبخندي بزنن؟! اينجا دقيقا برا همين کاره. البته منظور از سوتي مي تونه گاف، يا هر کار، باور و فکر خنده داري باشه که وقتي يادش مي افتيم خنده مون مي گيره شما هم اعتراف هاي خودتون را بفرستيد.

- اعتراف مي کنم که: به اين سن که رسيدم هنوز وقتي مي خوام از در خونه برم بيرون اگه جورابم سوراخ باشه عوضش مي کنم با اين فکر که اگر تصادف کردم و آمبولانس اومد و منو گذاشتن رو برانکارد و مردم دورم جمع شدن سوراخ جورابم ضايع نباشه...

- اعتراف مي کنم که: امشب بعد از 1 سال به اين معما پي بردم که آقاجونم مسواکش رو کجا قايم مي کنه که من نمي بينم. بارها ديدم که داره مسواک مي زنه اما به محض اينکه بعدش مي رم مسواک بزنم مسواکش غيب مي شه. خب زياد پيچيده نيست از مسواک من استفاده مي کرده!

- اعتراف مي کنم که: هفته قبل يکي از فاميل هامون اومده بود ايران و اصلا فارسي بلد نبود. من رو برد که از سوپرمارکت سر کوچه سيگار بگيريم. منم گفتم آقا يه بسته سيگار کنت با يک دونه اسپري مو بديد. بنده خدا پرسيد اين چيه؟ منم خيلي خونسرد گفتم اين جايزه سيگاره!

- اعتراف مي کنم که: اولين باري که ويندوزم پريد من کل سيستم از مانيتور گرفته تا موس رو بردم شرکت تا برام ويندوز عوض کنند. بي معرفت ها بهم نگفتند که فقط بايد کيس رو بيارم. اين کار يه دو سه بار ديگه هم تکرار شد!

- اعتراف مي کنم که: تو اسباب کشي همسايه مون من نشسته بودم پشت وانت يه طرفم گلدونشون بود يه طرف هم تلويزيون. ماشين که رفت تو چاله من گلدونه رو محکم گرفتم و تلويزيونه پخش شد کف آسفالت!

- اعتراف مي کنم که: تا سن 13-12 سالگي با روسري مي نشستم جلو تلويزيون مخصوصا از ايرج طهماسب خيلي خجالت مي کشيدم. زياد مي خنديد، فکر مي کردم بهم نظر داره.

- اعتراف مي کنم که: بچه که بودم خيلي وراج بودم. براي همين تا از مدرسه مي اومدم همه خودشون رو به خواب مي زدن.

- اعتراف مي کنم که: رفته بودم واسه امتحان رانندگي، خيلي هم استرس داشتم. نوبت من که شد افسر بهم گفت دنده عقب برو. من هم که کلي هول شده بودم به جاي اينکه دستم رو بذارم پشت صندلي و برگردم عقب رو نگاه کنم دستم رو انداختن پشت گردن افسر و محکم داشتم مي کشيدمش طرف خودم!

- اعتراف مي کنم که: اولين باري که رفتم کارواش من هم همراه کارگرها داشتم ماشين رو مي شستم که مسئول کارواش اومد خجالت زده جمعم کرد! خوب چي کار کنم فکر کردم زشته اونا ماشين من رو بشورن و من وايستم نگاه کنم.

- اعتراف مي کنم که: بزرگترين لذت دوران بچگي من اين بود که روزهاي باروني تو راه مدرسه با او چکمه طوسي پلاستيکي که تا زير زانوم بود مثل خل ها از جاهايي رد مي شدم که آب جمع شده. وقتي قابليت چکمه هام رو مي ديدم که تا عمق زياد هم پام خيس نمي شه کلي کيف مي کردم. حس ماشين شاسي بلند بهم دست مي داد.

- اعتراف مي کنم که: 2 ماه به همه گفتم خطم سوخته. خواهرم نگاه کرد ديد سيم کارت رو برعکس انداختم تو گوشي.

- اعتراف مي کنم که: مامان بزرگ خدا بيامرزم توي 95 سالگي فوت کرد. صبح روزي که مامان بزرگم فوت کرده بود همه دور جنازش نشسته بوديم و همه داشتن گريه مي کردن. جمعيت هم زياد بود. من و داداشم تو بغل هم داشتيم گريه مي کرديم. اشک فراون بود و خلاصه جو گريه بود. يکهو دختر خالم که تازه رسيده بود اومد تو حياط و با جديت داد کشيد: مامان بزرگ زود رفتي! اين رو که گفت کل خونه رفت رو هوا... حالا خندمون قطع نمي شد.

- اعتراف مي کنم که: يکي از شب هاي قدر ساعت 4 صبح داشتم از مسجد برمي گشتم خونه، توي کوچه مون دوستم رو از پشت ديدم که داره لواشک مي خوره و هدفون تو گوششه. گفتم حالش رو بگيرم، دويدم و با تمام قدرت يه اردنگي نثارش کردم. برگشت و با چشماني بهت زده نگاهم کرد. چند ثانيه تو چشماي همديگه خيره شده بوديم، به خودم گفتم: اه اين که امير نيست!

- اعتراف مي کنم که: من نماينده کلاسم و هفته پيش امتحان باکتري شناسي داشتيم. قبل از اومدن استاد عکس باکتري رو کاملا خنده دار رو تخته کشيدم و نوشتم بچه ها امتحان باکتريه. وسط امتحان، استاد باکتري دست گذاشت رو شونه ام و گفت: من اين شکلي ام؟ من هم هول شدم گفتم بله. ديدم مثل عقاب بهم زل زده. اومدم درستش کنم گفتم بچه ها اينجوري ميگن. فکر نکنم کسي از 8 نمره بيشتر از 3 بگيره!

- اعتراف مي کنم که: موقع رانندگي تو ميدون داشتم مي پيچيدم که يکي خيلي بد پيچيد جلوم. منم عصباني شدم داد زدم: بيا، يهو بيا تو خيابون! هنوزم نمي دونم چي مي خواستم بارش کنم که اين رو گفتم: بنده خدا هنگ کرده بود.

- اعتراف مي کنم که: بچه که بودم وقتي فيلم مي ديدم، همش با خودم مي گفتم چرا هرکي از جلو تير مي خوره، از پشت مي افته؟ يعني روي سمتي که تير خورده نمي افته. با خودم مي گفتم لابد نمي خوان بيشتر تير بره تو تنشون و دردشون بگيره ديگه...

- اعتراف مي کنم که: دوستم زنگ زد خونمون گفت عليرضا امروز مياي سر کار؟ گفتم نه شهرستانم! بعدش فهميدم چه گندي زدم چون به خونه زنگ زده بود نه موبايل!

- اعتراف مي کنم که: بچه بودم يه کارتون نشون مي داد که مورچه زيره فيله يه سوزن مي زاره و فيله ميره هوا. منم زيره يه بنده خدايي سوزن گذاشتم که بره هوا، جيغ زد ولي متاسفانه نرفت هوا!

- اعتراف مي کنم که: من بودم که روي صندلي معلم کلاس پنجم پونيز و آدامس مي چسبوندم، من بودم که همه گچ هاي پاي تخته رو مي پيچوندم، من بودم که وقتي يه کلاس خالي گير مي آوردم با گچ روي ديوارهاش براي معلم ها و مدير و ناظم فحش مي نوشتم. من بودم که مي رفتم دستشويي مدرسه تمام شيرهاي آب رو تا ته باز مي کردم و در مي رفتم، من بودم که زمستون ها به شوفاژهاي کلاس ويکس مي ماليدم که حال همه بهم بخوره و کلاس تعطيل بشه...

- اعتراف مي کنم که: همين که چشم مامانم رو دور مي ديدم، هرچي تور و پارچه خوشگل داشتيم اعم از سفيد و سبز و سرخابي جمع مي کردم. يه لحاف کوچولو هم داشتم خيلي خوشگل بود. بعد مي رفتم تو اتاق همه اين ها رو با هم مي انداختم روي سرم، کلي حال مي کردم که مثلا عروس شدم. اون زير از گرما و کمبود اکسيژن خفه مي شدم. مي اومدم بيرون نفس مي گرفتم، بعد دوباره به عروس بودنم ادامه مي دادم! مامانم که وضع رو اينجوري ديد يه لباس به اصطلاح عروس واسم خريد...

- اعتراف مي کنم که: بچه که بودم دوس داشتم 20 قلو دختر داشته باشم!

- اعتراف مي کنم که: بچه که بودم هديه روز مادر به مامانم شناسنامش رو دادم. با اين توضيح که توي تموم برگه هاش نقاشي کشيده بودم که خوشحال شه!

 

 



           
پنج شنبه 8 دی 1390برچسب:اعتراف,صميمانه,سوتي,ها,!!!!,سرگرمی, :: 18:30
M@hdi

 

رفتم تو آپارتمان دارم گوشت قربونی بین همسایه ها پخش میکنم، یارو میپرسه نذریه؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ با خود گوسفنده مشکل داشتیم کشتیمش!!!

 

 

 

کمرم درد می کنه یه پارچه بستم بهش. داداشم میگه کمرت درد می کنه؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام ادای داداش کایکو رو در بیارم.

 

 

 

داریم ۱۰ نفری بازی شبکه ای میکنیم. اومده میگه جدی حال میده؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ اسکولیم! عذاب داره اما میخوایم تهذیب نفس کنیم.

 

 

 

تو صف پمپ گاز منتظرم تا نوبتم بشه، یارو زده به شیشه میگه آقا شما هم می‌خوای گاز بزنی‌؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ من می‌خوام لیس بزنم !

 

 

.: نری ادامه مطلب ضرر کردی :.



ادامه مطلب ...


           
دو شنبه 9 آبان 1390برچسب:په نه په,2012,په,نه,په,2012,سرگرمی, :: 20:20
M@hdi

(فوق العاده جالب)

 

اگر زن يا مرد داراي ( اخلاق ) باشند پس مساوي هستند با عدد يك = 1


اگر داراي (زيبايي) هم باشند پس يك صفر جلوي عدد يك ميگذاريم =
10


اگر (پول) هم داشته باشند دوتا صفر جلوي عدد يك ميگذاريم =
100


اگر داراي (اصل و نسب) هم باشند پس سه تا صفر جلوي عدد يك ميگذاريم =
1000


ولي اگر زماني عدد يك رفت (اخلاق) چيزي به جز صفر باقي نمي ماند

و صفر هم به تنهايي هيچ نيست


پس آن انسان هيچ ارزشي نخواهد داشت.



           
چهار شنبه 17 شهريور 1390برچسب:نظر,يك,رياضيدان,درباره,زن,و,مرد,دانستنی ها,سرگرمی, :: 15:30
M@hdi

 

 

 

زیباترین اتومبیل های روز دنیا

 

 

به اعتقاد بسیاری در صنعت خودروسازی جهان بیان تعریفی از زیبایی و ارزیابی دقیق از این کلمه در نهایت به نظر و دیدگاه مصرف کنندگان باز می گردد. از اینرو بر آن شدیم تا بررسی مختصری از زیباترین خودروهای جهان طی سال های اخیر داشته و 10 نمونه از آنها را معرفی کنیم. البته این حقیقت که بیشتر این خودروها از خط تولید شرکت های اروپایی خارج شده اند جای تعجبی ندارد اما حضور یک سدان جمع و جور از آسیای شرقی و کشور کره جنوبی توجه بسیاری از کارشناسان را در زمینه پیشرفت این کشور در صنعت خودروسازی جهان به خود جلب کرده است.

 

 

 

 

 


آلفارومئو 8سی اِسپایدر (Alfa Romeo 8C Spider)

 

 

ایت سی اسپایدار نه تنها یکی از جذاب ترین مدل های آلفارومئو بلکه یکی از زیباترین و جذاب ترین خودروهای جهان است. از این مدل تنها 500 دستگاه ساخته شده و همگی آنها مجهز به موتور 4.7 لیتری وی8 با قدرت 450 اسب بخار هستند. حداکثر سرعت این خودرو نیز برابر با 180 مایل بر ساعت است. شایان ذکر است همه 500 دستگاه سی8 اسپایدر تا قبل از به مرحله تولید رسیدن این خودرو پیش فروش شده بودند.

 

 

 

 

 

 

 

اَستون مارتین دی بی اِس (Aston Martin DBS)

 

دی بی اس را می توان . . . .

.: برید ادامه مطلب:.



ادامه مطلب ...


           
پنج شنبه 10 شهريور 1390برچسب:زیباترین,اتومبیل,های,روز,دنیا,سرگرمی, :: 12:10
M@hdi

15 میانبر کیبورد مفید برای افزایش کارایی در ویندوز

 

اگر شما خود را یک کاربر حرفه ای یا حتی آماتور پی.سی بدانید، حتما ارزش میانبر های کیبرد در افزایش کارایی را درک می کنید. تقریبا اکثر کاربران، برای کارهایی مثل کپی و پیست کردن متن هایشان از کیبرد استفاده می کنند. یا وقتی وضع پایداری ویندوز وخیم می شود از میانبری مثل Ctrl + Alt + Delete استفاده می کنند. اینها میانبر های رایج و جا افتاده ای در میان کاربران هستند. اما یک بخش دیگر هم از میان بر ها هستند که در چند سال اخیر به ویندوز اضافه شده اند. اما متاسفانه بسیاری از کاربران از آنها بی اطلاع هستند. بنابر این اگر می خواهید به طور مختصر و مفید با 15 میانبر عالی برای افزایش کارایی، آشنا شوید؛ در ادامه این ایمیل همراه ما باشید. 

تکان دادن یک کلمه ای اشاره گر با هر حرکت:

مشغول تایپ هستید. نگاهی به صفحه مانیتور می اندازید و می بینید یک کلمه در وسط خط شما اشتباه تایپ شده. احتمال زیاد از کلید های جهت دار کیبرد برای رسیدن به آن کلمه و ویرایشش استفاده می کنید. اشاره گر با هر بار فشار دادن کلید های جهت دار، یک حرف به عقب یا جلو می رود. از این به بعد کلید Ctrl را هم درگیر کنید تا اشاره گر مجبور شود یک کلمه به جلو یا عقب برود. به این ترتیب سرعت شما افزایش خواهد یافت. 

انتخاب یک کلمه ای متون با هر حرکت:

گاهی وقتی مشغول تایپ هستید و متوجه اشتباه بودن چند کلمه می شوید، شیفت را می گیرید و با کلید های جهت دار ویندوز . . .

 

.:برو ادامه مطلب:.

.:ادامه مطلب فقط مخصوص اعضا:.





ادامه مطلب ...


           
درباره وبلاگ


*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-* ســــــلام خـــــوش اومـــــدی مــــمــــنــــون از انــتــخــابــت امــــیــــدوارم لـــــذت ببــــری نـــــــــظــــــــر یــــــــــادت نــــــــــره ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ
نويسندگان
پيوندها


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان
Pars Boys

و آدرس
parsboys.LoxBlog.ir
لینک نمایید سپس مشخصات لینک
خود را در زیر نوشته . در صورت وجود
لینک ما در سایت شما لینکتان به
طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






کد شمارش معکوس سال جدید




نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 10
بازدید هفته : 14
بازدید ماه : 598
بازدید کل : 170068
تعداد مطالب : 65
تعداد نظرات : 22
تعداد آنلاین : 1